آبشار باران

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

من خواب هستم .......

خوابی عمیق.......

و تو ...... در خواب من ..... می خندی و بالا و پایین می پری ..... می چرخی ..... چه قدر می توانی نزدیک باشی این لحظه ها .......

.

.

.

من خواب هستم ......

خوابی عمیق .....

و تو هیچ گاه به من نمی گویی که این ها خواب است یا بیداری ........

نمی گویی که می شود واقعا همه این ها واقعیت باشد یا نه؟ ......

اما من خود خوب این را می دانم که همه خواب است ...... خوب می دانم که از روزی که پا به اینجا گذاشته ایم همه اش خواب بوده ....

یک رویای شیرین ......

و چه قدر دلم می خواست که همه اش واقعیت باشد .......

.

.

.

من خواب هستم ......

خوابی عمیق .....

کاش فقط می شد بیدار شوم .......

کاش بیدارم می کردی ......

دلم می خواست که بدانم واقعیت چیست؟ .....

دنیای واقعی چه شکلی است؟ ........

.

.

.

یک .... هیچ به نفع تو .....

گفته بودی اگر بخوابی بیدار نمی شوی ......

راست گفتی ..... کاش باور کرده بودم .....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۳۷
آریانا

سرآغاز را دیدید....

جایی بود که قصه شروع شد ....

ولی این جا تاریخ مصرف نداشت و ندارد ......

برگشته ایم برای شروعی دوباره ..... ولی اتفاقی که افتاد را نبخشیدیم و هنوز معتقد به کم کاری هستیم .....

ولی آبشار باران بیش از این ها می ارزد ......

آریانا هستم ساکن آبشار باران .....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۰۱
آریانا